یاداشتی جا مانده است از تهران
ما قهرمانیم سواء نتیجه بازی روز جمعه؛تراکتور به قهرمانی رسیده است قهرمانی جامی نیست که بالای سر میرود قهرمانی سربلند بودن است...
اینجا تهران چند ساعتی مانده تا بازی تراکتور و استقلال شروع شود...
شهریار عباس زاده فرزند آذربایجان بعد کیلومتر ها پیاده روی بخاطر عشقش به اینجا رسید؛رویدادی که بزرگ است اما خیلی ها جدی اش نگرفته اند,این خودش یک قهرمانیست...
هواداری است که برای بار اول به تهران می آید,چرا آمده است بخاطر اینکه عشقش به حمایت نیاز دارد آمده است که عشقش تنها نباشد,آمده است میان روباه هایی که ادعا می کنند شیر هستند و سلطان جنگل عشقش تنها نباشد,این خودش قهرمانسیت....
هوادار ارومیه ای است که بخاطر نداشتن پول سفر گوشی هوشمند را میفروشد تا با قطار به تهران برسد و می آید...
هزاران آذری در اینجا جمع شدند آذری ها که افتخار می کنند از دیار ستار خان؛باقر خان و باکری ها و....هستند و همه جا با صدای بلند صدا میزند فرزند آذربایجان هستند؛این هواداران دلشان دریاست همه جا ناملایمتی دیدن همه جا بد خلقی دیدن همه جا بی عدالتی دیدن از سوت ترکی تا فغانی دیدن اما همچنان هستند و بیش از 20 هزار نفر در اینجا در ورزشگاه آزادی هستند.
اما بعد از بازی مزدشان را از بازیکن تراکتور گرفتند؛خنده های شهریار عباس زاده را دیدم که انگار در هر خنده اش یک صدم از خستگی هایش بیرون می آمد؛خوشحالی آن معلول را دیدم که انگار بعد برد سلامتی جسمانی اش را به دست آورده بود؛ نماز شکر آن جوانی را دیدم که در وسط هیاهو خواند البته ناراحتی آقای فروزان را هم دیدیم که حرمت نمک را نگه نداشت و دیگر نیاز به توضیح نسیت قلعه نویی را هم دیدم...
.........................ما قهرمانیم....................